یادی از سایه تنها

ساخت وبلاگ

بهار و فصل کشت و کار همراه با عطر خوش ِ شالیزار ها...
از نزدیک بارها شاهد کار و تلاششون بودم و این تصویر زیبا و پر از مفهوم من و برد شمال ، کنار این بانوان زحمتکش و دوست داشتنی . براستی پشت این چهره هایی خندان و ملیح چه رازی نهفته ؟چه کسی از دردها و رنج هایشان خبر دارد ؟ما  که چند صباح دوران کرونایی مجبوریم برای رعایت بهداشت فردی و اجتماعی دستانمان را با اب و صابون بشوییم غر میزنیم که دستمان زخم شده و هزار آه و ناله . انوقت این بانوان پرتلاش و سرشار از نشاط و امیدرو که اینگونه گل الوده می یبنم  شرمنده میشوم که حتی کرونا هم نتواسته مانع کار و تلاش و البته لبحند زیبایشان شود، انچه مسلم است اینکه مجبورند باید کار کنند وگرنه چه کسی لقمه نان بر سر سفره شان میگذارد کدام دولت مرد دلسوزی به فکر معاش این ملت است؟ همه جای عالم در این دوره به فکر ملت خود هستند انوقت این جماعت به فکر خالی کردن اندک پس انداز مردم... من  که شالیکاری نکردم ولی از نزدیک دی م واقعا سخت و طاقت فرسا ست اگر جسارت نباشد نوعی اعمال شاقه برای کسب لقمه نان . ساعت ها با کمر خمیده نشاء را در زمین کاشتن آخ که بعد از اتمام کار چه درد هایی را این نازنینان تحمل می کنند اکثرااز درد  دستو پاو استخوان و کمر رنج میبرند ولی گویا هیچ چاره ای ندارند . هرچند شنیدم بعضی جاها مکانیزه انجام میشود ولی راستش ندیده ام  در هر حال از راه دور و به رسم قدردانی دست تک تکشون رو میبوسم شاید پاسخ ذره ای از زحمتشون باشه شاااید...
 با خودم فکر می کنم که عطر و طعم و بوی خوشِ برنج توچال تیر96...

ما را در سایت توچال تیر96 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : banoyedey22 بازدید : 153 تاريخ : دوشنبه 29 آذر 1400 ساعت: 0:26